وبلاگ لنگر
خاطرات و یاد داشت‌های ناخدا حمید میداف
Mittwoch, Mai 14, 2008
کینه‌ی آخوند با ایران باستان
سید علی خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب، به‌پیروی ازاستاد فیلسوف شهید مطهری، که تخصص‌اش، دشنام‌دادن به سنت‌های ما بود و نیاکان ما ایرانیان را خر و احمق می‌نامید [اینجا]، در بازدید شاهانه‌اش از شیراز سعی کرده است، با سفسطه و عوام‌فریبی و با زدن یکی به‌نعل یکی‌ به‌میخ، حرمت، اقتدار و عظمت رهبری‌ خویش را در توهین به اجداد ما ایرانیان و به آثار باستانی تخت‌جمشید[ + ] نشان دهد.
او، مدهوش از قدرت لایزالی، که مفت و مجانی و از برکت و لطف شیخ رفسنجان به دامن‌اش غلطیده‌ است، از استبداد بانیان ایران‌ سخن گفته است. از جباران تاریخ ایران‌زمین یاد کرده است. گوئیا در سه هزار سال پیش حکومت‌های جهان، بویژه در خاورمیانه، بخصوص در سرزمین اجدادی مقام معظم رهبری، یعنی حجاز، با آزادمنشی، دموکراسی‌ی پارلمانی و با آزادی احزاب توأم و هم‌راه بوده است. یا هم‌اکنون، تحت لوای رهبری خودش، آزادی و حریت در ایران برقراراست.

تا همین هزار و پانصد سال پیش، در سرزمین برهوت حجاز، آن‌ جا که نه از فرهنگ نشانی بود و نه از تمدن اثری، آن‌گاه که بزرگ‌ترین دغدغه‌ی زنان زاییدن دختر بود، مبادا پدر از خجلت و شرمندگی بین کس و ناکس، نوزاد را زنده به‌گور کند، آری در آن زمان و بسیار پیش‌تراز آن، زنان ایرانی به مقام فرماندهی و پادشاهی می‌رسیدند و در کسوت افسری و در امور مملکت‌‌داری افتخار می‌آفریدند.
*
ای‌کاش درحوضه‌های علمیه‌ی مذهبی و در مدارس تولید آخوندی، علاوه بر تدریس آداب غسل و تیمم، شک بین یک و دو و چگونگی جماع با حیوانات اهلی و وحشی و استمنا با ذوالحیاتین، کمی هم به تدریس و تلمذ درتاریخ پر افتخار وطن فعلی‌شان ایران می‌پرداختند، تا کسانی نظیر آقای سیدعلی جوادی حسینی خامنه‌ای، که ردای رهبری هفتاد میلیون ایرانی را بر دوش می‌کشد، چنین بی‌گدار به‌آب نزند.

ولی من شخصا بر این باورم: ممکن نیست آخوندی مثل خامنه‌ای، که از حدود هفتاد سال پیش تا کنون در این سرزمین زیسته است، دری به‌تخته خورده قبای آیت‌الهی و ردای رهبری به‌تن کرده‌است، از تاریخ‌این مرز و بوم بی‌‌خبر باشد.
بدین سبب این پرسش مطرح می‌شود: آیا این دشمنی با ایران و ایرانی، یک نوع مرض واگیر، یک اپیدمی آخوندیسم نیست؟ یک نوع عداوت فطری و کینه شتری با این سرزمین و با تاریخ‌اش نیست؟ که با شیر اندرون رفته و با جان بدر رود؟‌ که از هزار و چهار صد سال پیش، با حمله تازیان وحشی به این مرز و بوم، آغاز و در ژن این قوم پنهان مانده است؟
این خود مسأله‌ و مطلبی‌ست برای پژوهش و تحقیق در دانشگاه‌ها، در ایران آینده؟

و گر نه به چه سبب چنین ستم کردند حجاج‌ابن یوسف‌ها بر ‌ایرانیان؟ چگونه ممکن است خامنه‌ای‌ها، خلخالی‌ها، عمامه‌سفیدان و دستار سیاهان، این چنین بی‌خیال کورش‌ای، که حدود سه‌هزار سال پیش منشور حقوق بشر را نوشت، کورش‌ای که نام‌اش به‌نیکی در کتاب آسمانی تورات یاد شده‌است و اعمال و کرداراش مایه افتخار هر ایرانی‌ وطن‌پرست ‌است، جبار و مستبد نامیده شود؟
چرا ؟‌ به چه دلیل؟ مگر ما ایرانیان به اجداد این‌ قوم، توهین می‌کنیم؟ این چه پدرکشتگی، این چه نفرتی‌ست که این‌ها از ایران و ایرانی دارند؟ گرچه ایران همه چیز به این‌ها داده است؟ هویت، مقام، تمول، شخصیت؟

می‌گوید جبار! جبار در مقابل چه کسی؟ در مقابل دوست یا دشمن؟ آیا کورش‌ای، که در جای ‌جای تاریخ از او به ‌نیکی یاد شده است، جبار بوده است؟ آیا شما دست‌نوشته‌ای، مدرکی، چیزی دارید که ما از آن بی‌خبریم؟ آیا کورش‌ای که قوم موسی را از اسارت طولانی بخت‌النصر در بابل نجات داد جبار بوده است؟
آقای خامنه‌ای خودت هم می‌فهمی چه می‌گویی؟ گیرم که دهان همه رسانه‌های درونی را بسته‌ای و انتقاد‌های برون‌مرزی را سانسور و قیلتر می‌کنی و در راه اشاعه خفقان بیش‌تر و ایجاد محیطی گورستانی و گسترش حکومت مطلق اسلامی! آدم‌کشان حرفه‌ای‌ را به بریدن گلوی دگراندیشان فرمان می‌دهی. بیا و از سرنوشت شاه پیشین عبرت گیر؟ هرچند او ثلث شما‌ها ظلم روا نداشت؟
آیا از سرگذشت فرعون، نمرود، حتا از سرگذشت صدام تکریتی و دیگر مستبدان تاریخ پند نمی‌گیری؟ آیا شما هم می‌خواهی روزی ایرانی‌ها از سوراخی بیرون‌ات بکشند و شپش‌های ریش‌ات را بشمرند؟ آیا می‌دانی همه این‌ها که دورت را گرفته‌اند در روز مبادا هیچ‌‌یک به‌دادت نخواهند رسید؟ همانطور که اطرافیان آن پدر و آن پسر به‌دادشان نرسیدند؟ و خود هر کدام به سوراخی خزید؟
آقای خامنه‌ای، آیا می‌دانی که با حکومت مطلق‌ات کاری می‌کنی که بعد از تو و حکومت الاهی‌ آخوندی‌‌ات! هیچ روحانی جرأت نکند با لباس آخوندی در ملأ عام ظاهر شود؟ شاید من و تو زنده نباشیم، ولی این نوشته‌ها، این اخطارها، در تاریخ و در پهنه اینترنت و برای آیندگان باقی خواهند ماند.
نکنید این‌طور که بکنند شما را بیرون از این مملکت، همان‌طور که شما را آوردند و جاه و مقام دادند.
تا دیر نشده به‌خود آیید، هرچند می‌دانم نصیحت در گوش آخوندان، آب در هاون کوبیدن است

Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com