تصویر سمت چپ را، همانند تصویر این پُست، مینا خانم عزیز، یکی از خوانندگان با وفای وبلاگام، از ایران فرستاده است. سپاس مینا جان. مینا هُویتِ کَس یا کسانی که در تصویر مشاهده میشوند افشا نکردهاست. فقط زیر تصویر نوشته:« اگه آب باشه اینها هم شناگرهای قابلی هستند». من خود نیز، با توجه به اینکه قوم آخوند را، یا هممسلکان و یا هم کسوتانِشان، جز یکی دو تا از پیشانی سفیدهای معروفاش، کَس دیگری را، نه حضوری و نه به تصویر، نمیشناسم، بنا براین نمیدانم این دو دلداده اسلامی کیها هستند؟ و آیا در جمهوری اسلامی نماینده انجمنی یا رئیس بنگاهی و یا کوشنده و پوشنده پست و مقامی هستند یا خیر؟ و اصولا آیا ایرانیاند یا نه؟ سعی کردم خود نیز مطلبی، هرچند کوتاه، بهنوشته مینا اضافه کنم، چون اگر از تهمتهای کلیشهای نظیر بیدینی و بیناموسی و از این قبیل خزعبلات بهدگراندیشان، در نقدِ حجاب اجباری، در گذریم، حرف برای گفتن بسیار است. * فکر کردم اگر این بانوی معففهي، محجّبهی، مقنعّهی، مجاهدهی، مکرمّهی معظّمه از ممالک عربی باشد، خُب... فبها! بنده حرفی ندارم، دین و مذهب خودش است هر جور دلاش خواست بپوشد و با مایوی اسلامی بهآب بزند.
ولی اگر ایرانی و هموطن من هست پس یکی دو کلمه درد دل دارم: خانم جان چرا دایه از مادر دلسوز تر؟ چرا کاسه از آش داغتر؟ تو که میدانی آخوندها خود دین و ایمان درست و حسابی ندارند و هر جا منافع، یا بهقول خودشان مصلحت اسلام و مصلحت نظام( حفظ قدرت) ایجاب کند، احکام دین را، از اولیه تا ثانویهاش، به یک دانه جو میفروشند! خُب... حالا آنها آمدند و گفتند برقص! تو اینجوری قِر اَش میدهی؟ آنها میگویند بیلباس بهآب نزن! تو با روبند و معجر و دستکش تا آرنج و با لباس عزا...! که چی؟ این دیگر چه جور شنا کردن است؟ دستِ کم رحمی به حال دیگران کن و از هرچه پلاژ و شنا است بیزارشان مکن! ضعیفه! * و اگر اینجور که دوستان میگویند این آقا، دور از چشم برادران امر به معروف و نهی از منکر ، در معیت خانواده، البته بدون عیال، با یک مانکن یا ماکت یا یک عروسک ویترینی، که دستی چلاق دارد، به شنا رفته است پس ما هم حرفی نداریم.